loading...
مصطفی دیدا
مصطفی دیدا بازدید : 6 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (2)


                                                    آتشی سوزان!

    از جمله تناقضات رهبر بهائیان این است که وی در لوح احمد به پیروانش دستور می دهد که نسبت به هر کسی که حسینعلی نوری را به عنوان رهبر این فذقه نوظهور نپذریفته با او مخالفت کرده و با آنها همانند آتشی سوزنده باشند.

    حسینعلی بهاء در کتاب ادعیه حضرت محبوب صفحه 196 سطر 9 به احمد که از مریدان وی می باشد چنین می نویسد: « کن کشعلة النار لأعدائی و کوثر البقاء لأحبائی ». یعنی باش تو مانند شعله آتش برای دشمنان من و کوثر بقا باش نسبت به دوستان من.

     بهائیت از طرفی درتعالیم خود از الفت و محبت دم می زنند و از این طرف با آنهائی که حسینعلی نوری را بعنوان پیامبر قبول نکردند نه تنها با آنها مخالفت کنید بلکه مثل آتشی که همه چیز را از بین می برد، تمام مخالفین بهاء را نابود کنید. این است شعار حسینعلی که
عاشروا مع الادیان بالروح والریحان. می بینید که آنها در شعار دادن گوی سبقت را از دیگران ربوده اند اما در عمل اولین ناقضین شعارهای خود بشمار می روند.

مصطفی دیدا بازدید : 6 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)
روزی بهلول از کوچه ای می گذشت. کودکانی را دید که مشغول بازی هستند؛ ولی یکی از آنها ایستاده است و بازی نمی کند.بهلول به او گفت: می خواهی وسیله بازی برای تو بیاورم ، تا تو با کودکان دیگر به بازی بپردازی؟
کودک پاسخ داد:خداوند ما را برای بازی کردن نیافریده است!
-بهلول پرسید:پس ما را برای چه هدفی آفریده شده ایم؟
-کودک گفت: برای عبادت پروردگار چنانچه خدا در قرآن می فرماید:
افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون "یعنی آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما بازنمی گردید؟!
بهلول گفت: شما هنوز کوچک هستید و به سن بلوغ نرسیده اید.
کودک با کلامی دلنشین پاسخ داد:
- مادرم را دیدم که می خواست آتش روشن کند. او هیزمهای کوچک را در اجاق گذاشت و آتش زد، سپس هیزم های بزرگ را روی آنها گذاشت تا آتش بگیرند!بهلول از بسیاری دانایی کودک در حیرت بود، پرسید:
- نام تو چیست؟
و پاسخ شنید:
حسن عسگری (ع) 

مصطفی دیدا بازدید : 6 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)

عكس و فيلم ناشناس
پرسش 42. نگاه مرد به عكس و فيلم بي حجاب زن ناشناس، چه حكمي دارد؟
همه مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و مفسده اي در بين نياشد، اشكال ندارد.1
تبصره. هر چند تعبير «بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه» در برخي منابع ذكر نشده؛ ولي اين مسائله مورد اتفاق تمامي فقيهان است.
1. امام، استفتاءات، ج3، (نظر)، س25، خامنه اي، اجوبه الاستفتاءات، س 1182؛ وحيد، توضيح المسائل، م 2448؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س1732؛ نوري، استفتاءات، ج1، س 458؛ صافي، جامع الاحكام، ج2، س1719 و توضيح المسائل مراجع، م 2439؛ تبريزي، استفتاءات، س1588؛ مكارم، استفتاءات، ج2، س1044؛ سيستاني، منهاج الصالحين، ج2، (النكاح)، م27؛ بهجت، توضيح المسائل، (متفرقه)م2.

ش

مصطفی دیدا بازدید : 7 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)

جوانے نزد شیخ حسنعلے نخودکے آمد و گفت :

سـه قفل در زندگے ام وجود دارد و سـه کلید از شما مےخواهم.

قفل اول اینست کــه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.

قفل دوم اینکــه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.

قفل سوم اینکــه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.

شیخ فرمود :

براے قفل اول نمازت را اول وقت بخوان.

براے قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.

براے قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.

جوان عرض کرد: سـه قفل با یک کلید ؟!

شیخ فرمود : نماز اول وقت « شاه کلید » است !


مصطفی دیدا بازدید : 6 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)

عقايد بهاييت: به چند مورد از عقايد آنها اشاره مى‏شود.
1- اين فرقه مى‏گويد، سيد على محمد باب امام زمان است كه ظهور كرده و با ظهور او اسلام پايان گرفته و اينك دين جديد ظهور كرده و مردم بايد همگى بهايى شوند، (شخصيت و انديشه‏هاى كاشف الغطاء كتاب (الايات البينات) به كوشش دكتر احمد بهشتى، ص 109، كانون نشر انديشه اسلامى)
2- پنهان كردن دينشان را ضرورى مى‏دانند به اصطلاح قائل به تقيه هستند.
3- روزه نوزده روز است قبل از عيد شروع و به عيد نوروز ختم مى‏شود.
4- نماز جماعت باطل است مگر در نماز ميت.
5- قبله آنها مرقد بهاءالله است در عكا.
6- حج براى مردان واجب است و بر زنان واجب نيست، آن هم (حج) در خانه‏اى است كه بهاء در آن اقامت داشته، يا در خانه‏اى كه سيد على محمد باب در شيراز در آن سكنى داشته است به جا آورده مى‏شود.
7- چند تا اعياد دارند:
- عيد ولادت باب، اول محرم.
- عيد ولايت بهاء، دوم محرم.
- عيد اعلان دعوت باب، پنجم جمادى.
- عيد نوروز، (المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، العميد عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 311 - 308، انتشارات الدار العربية للموسوعات).
8- نماز پنج تكبير دارد ودر دو وقت خوانده مى‏شود يكى هنگام تولد و يكى هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاك، بيان. همه چيز نجس است مگر آنچه آيه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاه‏ها طبق وصيت بهاء بايد از نه كناره و يك گنبد تشكيل بشود و اين عبادتگاه‏ها در فرانكفورت در آلمان و سيدنى در استراليا و كامپالا در اوگاندا، ليميت در شيكاگو و پاناما سيتى در پاناما و دهلى نو در هندوستان است، (شخصيت و انديشه‏هاى كاشف‏الغطاء، ص 111 و 139، دكتر احمد بهشتى).

مصطفی دیدا بازدید : 2 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)

مشایخ وهابی که به صدور فتواهای قتل و کشتار مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) مشهور هستند، فتواهای مضحکی نیز صادر می فرمایند!
1-هر کسی که در بازی فوتبال گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد

2-پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می شود!!

3-شستن گوشت قبل از پختن بدعت است.
ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر(ص) گوشت را بدون شستن می پختند و می خوردند!

4-عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط.
سوال: …جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.
جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:
اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!
دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و …، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای…
سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست…
چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.
پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.
ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.
هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.
هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.
نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!
دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و… وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.
یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!
دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.
چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و … است.
اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد… من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم…).
در پایان امیدوارم که این پیام برای جوانان و دیگران مؤثر و مفید باشد. اللّهم آمین.
به قلم: عبد الله النجدی
ریاض-ربیع الاول1423هـ

مصطفی دیدا بازدید : 3 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)

پاسخ اجمالی : اکثریت ، نشانه حقانیت  نمیباشد و قرآن مجید غالباً اکثریت ها را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها می پردازد

 پاسخ تفصیلی :شناخت حق و باطل ، در گرو کمی پیروان و یا فزونی آنها نیست . در جهان امروز ، نسبت مسلمانان به منکران اسلام ، در حدود یک پنجم یا یک ششم است . اکثریت ساکنان خاور دور را بت پرستان و گاوپرستان و سایر منکران ماوراء طبیعت تشکیل می دهند .

چین با 

جمعیت متجاوز از یک میلیارد ، جزء اردوگاه الحادی کمونیسم است و اکثریت مردم هندوستان را ، که نزدیک یک میلیارد جمعیت دارد ، گاوپرستان و بت پرستان تشکیل می دهند .

و از سویی چنین نیست که اکثریت ، نشانه حقانیت باشد . قرآن مجید غالباً اکثریت ها را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها می پردازد ، که در این مورد به عنوان نمونه ، به برخی از آیات اشاره می نماییم :

1 ـ « وَلا تَجِدُ أکْثَرَهُمْ شاکِرِیْنَ » . ( 1 )

ـ اکثر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت .

2 ـ « إنْ أوْلیائُهُ اِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلکِنَّ أکْثَرَهُمْ لایَعْلَمُونَ » . (2 )

ـ اولیای وی نیستند مگر پرهیزکاران ، ولیکن اکثر آنان نمی دانند .

3 ـ « وَقَلِیْلُ مِنْ عِبادِیَ الْشَّکُورُ » . ( 3 )

ـ و اندکی از بندگان من سپاسگزارند .

بنابراین ، انسان واقع گرا ، هیچگاه نباید از اقلیت پیروان آیین خود بهراسد و نیز نباید به خاطر اکثریت آنان مباهات کند . بلکه شایسته است چراغ عقل را روشن سازد و از نور و فروغ آن بهره مند گردد .

مردی به امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) عرض کرد : چگونه ممکن است که مخالفان تو در جنگ جمل ، که اکثریت نسبی را تشکیل می دهند ، بر باطل باشند ؟

امام ( علیه السلام ) فرمودند :

« انَّ الحقَّ و الباطل لایعرفان بأقدار الرجال ، إعرف الحقَّ تعرف أهله ، إعرف الْباطل تعرف أهله » .

ـ حق و باطل ، با مقدار پیروان ، شناخته نمی شوند ، حق را بشناس ، اهل آن را خواهی شناخت . باطل را بشناس ، اهل آن را خواهی شناخت .

بر یک فرد مسلمان لازم است که این مسأله را از طریق علمی و منطقی تحلیل نماید و آیه « وَلا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ » ( 4 ) را بسان چراغی فرا راه خود قرار دهد .

گذشته از این ، هر چند شیعه از نظر جمعیت به پایه اهل تسنن نمی رسد ، اما اگر سرشماری دقیقی صورت گیرد ، معلوم خواهد شد که یک چهارم مسلمانان جهان را شیعیان تشکیل می دهند ، و آنان در نوع مناطق مسلمان نشین دنیا زندگی می کنند ( 5 ) و در تمام برهه های تاریخ ، در میان آنان دانشمندان و نویسندگان نام آور و صاحبان تصانیف و آثار می زیسته اند . شایسته است روشن گردد که پایه گذاران علوم اسلامی نیز غالباً شیعه بوده اند که در میان آنان :

ابوالأسود دئلی ، پایه گذار علم « نحو »

خلیل بن احمد ، پایه گذار علم « عروض »

معاذ بن مسلم بن ابی ساره کوفی ، پایه گذار علم « صرف »

و ابوعبدالله محمد بن عمران کاتب خراسانی ( مرزبانی ) یکی از پیشتازان علم بلاغت به چشم می خورند . ( 6 )

برای آگاهی بیشتر بر تألیفات انبوه علما و دانشمندان شیعه ، که شمارش همه آنها بسیار دشوار است ، می توانید به کتاب ارزشمند « الذریعه إلی تصانیف الشیعه » مراجعه کنید و نیز جهت آشنایی با شخصیتهای بزرگ شیعه ، کتاب « اعیان الشیعه » و برای کسب اطلاع از تاریخچه شیعیان « تاریخ الشیعه » را ملاحظه فرمایید .

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اعراف : 18

2 ـ انفال : 34

3 ـ سبأ : 13

4 ـ اسراء : 36

5 ـ برای توضیح بیشتر ، به کتاب « اعیان الشیعه ، ج 1 ، بحث 12 ، ص 194 مراجعه شود .

 

6 ـ در این مورد ، می توانید به کتاب « تأسیس الشیعه » ، به نگارش سید حسن صدر مراجعه فرمایید .

مصطفی دیدا بازدید : 2 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (0)

پاسخ اجمالی : شفاعت ، از اصول مسلم اسلام و مروی روایات و آیات قرآن کریم میباشد

پاسخ تفصییلی : شفاعت ، یکی از اصول مسلم اسلام است که همه طوایف و فرق اسلامی به پیروی از آیات قرآن و روایات ، آن را پذیرفته اند . هر چند در نتیجه شفاعت با هم اختلاف نظر دارند . حقیقت شفاعت این است که انسان گرامی که در نزد خداوند از قرب و مقامی برخوردار است ، از خدای متعال خواهان بخشودگی گناهان و یا ارتقاع

درجه انسانی دیگر گردد .

رسول گرامی فرمود :

« اُعْطِیْتُ خَمْساً . . . وَاُعْطِیْتُ الشَّفاعَةَ فَادّخَرْتُها لاُِمَّتِی » . ( 1 )

ـ پنج چیز به من ارزانی شد . . . و شفاعت به من عطا شد ، پس آن را برای امت خود ذخیره نمودم .

محدودیت شفاعت

از دیدگاه قرآن ، شفاعتِ مطلق و بدون قید و شرط مردود است . شفاعت در صورتی مؤثر می گردد که : * اولاً : شفیع از جانب خدا در شفاع مأذون باشد . تنها گروهی می توانند شفاعت نمایند که علاوه بر قرب معنوی به خدا ، از جانب وی مأذون باشند . قرآن مجید در این مورد می فرماید :

« لایَمْلِکُوْنَ الشّفاعَةَ إلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الْرَّحْمنِ عَهْداً » . ( 2 )

ـ مالک شفاعت نیست مگر کسی که نزد خدای رحمان ، عهد دریافته باشد .

و در جای دیگر می فرماید :

« یَوْمَئِذ لاتَنْفَعُ الشّفاعَةُ إلاّ مَنْ أذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلاً » . ( 3 )

ـ در روز رستاخیز ، شفاعت کسی درباره دیگران سود نمی بخشد ، مگر کسی که خدا به او اذن دهد و به گفتار وی راضی گردد .

* ثانیاً : شخص مورد شفاعت نیز باید لیاقت فیض الهی را از طریق شفیع پیدا کند ؛ یعنی رابطه ایمانی او با خدا و پیوند روحی وی با شفیع ، گسسته نشود ، بنابراین کافران که رابطه ایمانی با خداوند ندارند و برخی از مسلمانان گناهکار ؛ مانند گروه بی نماز و آدم کش که فاقد پیوند روحی با شفیع هستند ، مورد شفاعت قرار نمی گیرند .

قرآن در مورد افراد بی نماز و منکران روز رستاخیز می فرماید :

« فَما تَنْفَعهُمْ شَفاعَةٌ الشّافِعِیْنَ » . ( 4 )

ـ پس شفاعت شفیعان ، به آنان سودی نمی بخشد .

و درباره ستمگران می فرماید : « ما للظّالِمیِنَ مِنْ حَمیم وَلا شَفِیع یُطاعُ » . ( 5 )

ـ برای ستمگران هیچ خویشی و شفیعی ، که شفاعت وی پذیرفته شود ، نخواهد بود .

فلسفه شفاعت

شفاعت ، بسان توبه ، روزنه امیدی است برای کسانی که می توانند در نیمه راه ضلالت و معصیت ، گناهان خویش را ترک کنند و از آن پس ، باقیمانده عمر خود را در طاعت خدا سپری نمایند ؛ زیرا انسان گناهکار هرگاه احساس کند که در شرایط محدودی ( نه در هر شرایطی ) می تواند به شفاعت شفیع ، نایل گردد ، سعی می کند که این حد را حفظ نماید و گام فراتر ننهد .

نتیجه شفاعت

مفسران در نتیجه شفاعت ، که آیا بخشودگی گناهان است و یا ارتقاء درجه ، اختلاف نظر دارند ولی با توجه به فرموده پیامبر گرامی که : « شفاعت من ، برای مرتکبان گناهان کبیره است » نظر نخست ، روشن تر می گردد .

« إنَّ شَفاعَتِی یَومَ الْقیامَةِ لاَِهْلِ الْکَبائِر مِنْ اُمَّتی » . ( 6 )

ـ شفاعت من در روز رستاخیز ، از آن کسانی از امت من است که مرتکب گناهان کبیره شده اند

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مسند احمد ، ج 1 ، ص 301 ؛ صحیح بخاری ، ج 1 ، ص 91 ، ط مصر .

2 ـ مریم : 87

3 ـ طه : 109

4ـ مدّثّر : 48

5 ـ مؤمن : 18

 

6 ـ سنن ابن ماجه ، ج 2 ، ص 583 ؛ مسند احمد ، ج 3 ، ص 213 ؛ سنن ابی داوود ، ج 2 ، ص 537 ؛ سنن ترمذی ، ج 4 ، ص 45 . 

مصطفی دیدا بازدید : 2 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)

چرا باید سیر را ناشتا خورد ؟

 

چرا باید سیر را ناشتا خورد ؟

 

سیر گیاه بومی هند است و اگر به صورت ناشتا مصرف بشود مانند یک آنتی‌بیوتیک کاملا طبیعی عمل می‌کند؛ اما چرا ناشتا؟ در این مطلب می‌خواهیم به همین سۆال پاسخ دهیم. لطفاً ما را همراهی کنید.

بدون شک راجع به خواص بی‌نظیر سیر زیاد شنیده‌اید. حتماً می‌دانید که قرن‌هاست از سیر به عنوان یک ماده‌ی غذایی درمانگر با خواص دارویی زیاد استفاده می‌کنند. سیر گیاه بومی هند است و اگر به صورت ناشتا مصرف بشود مانند یک آنتی‌بیوتیک کاملا طبیعی عمل می‌کند؛ اما چرا ناشتا؟ در این مطلب می‌خواهیم به همین سۆال پاسخ دهیم. لطفاً ما را همراهی کنید.

چرا ناشتا؟

به خاطر اینکه صبح‌ها و به صورت ناشتا باکتری‌ها مقاومت کمتری دارند و سیر با سرعت بیشتری روی آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

هزار و یک خاصیت سیر

وقتی که سیر را به صورت ناشتا میل می‌کنید در واقع بدنتان را سم‌زدایی کرده‌اید. با همین کار ساده تمامی انگل‌ها و کرم‌های موجود در روده را بیرون رانده و سدی در برابر بیماری‌هایی مانند دیابت، فشارخون بالا و برخی از سرطان‌ها ایجاد می‌کنید.

مصطفی دیدا بازدید : 1 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)

سوال: مواردی که زن می تواند بدون اذن شوهر از منزل خارج شود چیست؟


امام خمینی(ره):
اذن همسر لازم است مگر شرط ضمن عقد کرده باشد یا به خاطر کار واجبی از منزل خارج شود.
اجازه شوهر در حج واجب شرط نیست.
(استفتائات، ج3، ص 148، س 810، مناسک حج محشی، ص 61، س 87)
 
آیة الله اراکی(ره):
چنانچه نتواند معاش خود را تهیه کند، مگر این که بی اجازه شوهر از خانه خارج شود اطاعت از شوهر واجب نیست.

اذن زوج برای زوجه در حج واجب شرط نیست.
(توضیح المسائل، ص448، م 2430، العروة الوثقی، ج2، ص 282، م 79)

 آیة الله بهجت(ه):
برای امری که وجوب عینی و تعیینی شرعی داشته باشد نه کفائی و تخییری و یا علم به رضایت شوهر داشته باشد.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)
 
آیة الله تبریزی(ره):
خارج شدن زن از منزل باید باذن شوهر باشد و بدون اذن شوهر حتی اگر خارج شدن منافات با حق شوهر نداشته باشد بنابر احتیاط جایز نیست مگر اینکه برای امر لازمی مثل تعلّم حکم شرعی در مسجد که موقوف به خارج شدن از منزل است یا خرید نفقه از بیرون از منزل خارج شود والله العالم.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)
 
آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):
موردی که انجام واجب شرعی با ضرورت های عقلی متوقف بر خروج از منزل باشد مانند سفر حج یا کسب درآمد برای اداره زندگی، اذن لازم نیست.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 آیة الله خوئی(ره):
اگر شوهر خرجی نمی دهد چنانچه زن ناچار باشد معاش را تهیه کند در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نیست.

و در حج واجب اذن شوهر شرط نیست.
(توضیح المسائل، ص 432 م 2425، مناسک حج، 1412 هـ ق، ص 43، س 59)

 آیة الله سیستانی(دام ظلّه):
مواردی که خروج واجب است یا ضروری است یا برای کسب نفقه است در فرضی که شوهر نفقه نمی دهد و از موارد اول است خروج کارمند زن برای انجام کار اداری است اگر پیش از ازدواج اجیر بوده یا بعد از آن و با اجازه زوج.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 آیة الله شبیری زنجانی(دام ظلّه):
نباید بدون عذر شرعی بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود، چنانچه زن ناچار باشد که معاش خود را تهیه کند و با اطاعت شوهر تهیه معاش برای وی ممکن نباشد در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت شوهر واجب نیست و در حج واجب هم اذن همسر شرط نیست.
(توضیح المسائل، ج2، ص 204، م 2421، 2425)
(مناسک حج، 1412هـ ق، ص 21، م9)

 آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):
اگر ناچار است زن خودش معاش را تهیه کند، و نمی تواند با اطاعت شوهر تهیه معاش کند در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت از شوهر به او واجب نیست ولی احتیاط آن است که از حاکم شرع هم اذن بگیرد و در حج واجب اذن همسر شرط نیست.

(توضیح المسائل، ص 489، م 2425، استفتائات حج، 1422 هـ ق، ص 25، س 58)

 آیة الله فاضل لنکرانی(ره):
به طور کلی اگر کاری بر زن واجب باشد و نتواند آن را در خانه انجام دهد یا ضرورتی ایجاد شود که ناچار به خروج از منزل باشد. چنانچه زوج اجازه ندهد. زن می تواند بدون اذن شوهر از منزل خارج شود و توضیح بیشتر و ذکر موارد استفتاء در جامع المسائل ج اول آمده است.

براساس منابع فقهی، لازم است زوجه به عقد دائم، جهت خروج از منزل رضایت زوج را جلب کند.

از این قانون کلی موارد زیر استثنا شده است:

1- خروج از منزل برای کسب معارف اعتقادی، به مقدار لازم و ضروری و همین طور برای فراگیری وظایف شرعی الزامی.

2- خروج برای معالجه بیماری، چنانچه امکان درمان در منزل نباشد.

3- خروج برای فرار از ضررهای جانی و مالی و عرضی.

4- خروج برای انجام واجبات عینی که موقوف بر خروج از منزل است. مانند سفر حج، شرکت در انتخابات و یا نجات نفس محترمه.

5- چنانچه ماندن در منزل، توأم با عسر و حرج غیرقابل تحمل باشد، خروج جایز است.

6- چنانچه در ضمن عقد نکاح انتخاب مسکن و اشتغال به مشاغل اداری به زوجه محول شده باشد و به عنوان شرط در ضمن عقد برای خود سلب محدودیت کرده باشد.

7- خروج برای تأمین معاش، چنانچه شوهر او قادر به آن نباشد یا از اتفاق سرپیچی کند.

8- خروج از منزل برای تظلّم و دادخواهی.

در غیر این موارد جایز نیست زن بدون اذن شوهر از منزل خارج شود.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 آیة الله گلپایگانی(ره):
1) اگر منزل مسکونی غصبی باشد اذن شوهر برای خروج لازم نیست و شوهر نمی تواند زن را الزام به توقف در خانه غصبی کند.

2) اگر خوف جانی داشته باشد.

3) برای تهیه معاش در صورتی که مجبور است و نمی تواند با اطاعت شوهر تهیه معاش کند در حین تهیه معاش اطاعت شوهر واجب نیست ولی احتیاط آن است که از حاکم شرع نیز اجازه بگیرد.

4) اذن شوهر برای حج واجب زوجه مستطیعه لازم نیست.

(مجمع المسائل، ص 189، س 535 مجمع المسائل، ج2، ص 190، س 540 توضیح المسائل، ص411، م 3426)
(احکام آداب حج، 1413 هـ ق، ص 44، م97)
 

مصطفی دیدا بازدید : 1 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)

امام على عليه السلام :ثروت فراوان ، از نعمت ها است ؛ و برتر از آن ، تندرستى است ؛ و بهتر از تندرستى ، تقواى دل .

امام على عليه السلام :گشاده روزى ، چه نيكو بركتى است!

امام على عليه السلام :از نعمت هاى گوارا ، گشادگىِ روزى است .

امام على عليه السلام ( ـ از كلمات حكيمانه منسوب به او ـ ): خير دنيا و آخرت در دو ويژگى است: توانگرى و تقواپيشگى .

مصطفی دیدا بازدید : 1 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)

و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر، ان الارض يرثها عبادي الصالحون.(سوره‏ انبياء، آيه 105)
ما در کتاب زبور پس از تورات نوشته‏ايم که سرانجام، زمين را بندگان صالح و شايسته به ارث خواهند برد.

قال ابوجعفر عليه‏السلام هم اصحاب المهدي في آخر الزمان.
امام باقر عليه‏السلام فرمود (منظور از صالحان در اين آيه) اصحاب حضرت مهدي عليه‏السلام در آخر الزمان هستند 

(تفسير مجمع البيان، جلد 7، ص 66).

مصطفی دیدا بازدید : 2 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)

مرحوم حاج حمید نمازی از پیشتازان عرصه مبارزه با فرق انحرافی

مرحوم حاج حمید نمازی از پیشتازان عرصه مبارزه با فرق انحرافی
وی در سه دهه اخیر با انتشار مجموعه‌ مقالات و همچنین سخنرانی‌های متعدد، نقش بسیار فعالی در نقد جریان‌های معاند ، فرقه های ضاله ( خصوصا بهائیت ) ، ضد انقلاب و وارداتی فرهنگی به ویژه در فتنه 88 ایفا کرد
مصطفی دیدا بازدید : 0 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)
تغييرات در ضريح مطهر نبوي 
 
   
براي سومين‌بار در ۱۲ ساله اخير، بخشي از پنجره طلايي مرقد مطهر حضرت رسول (صلي‌الله و عليه و آله) تغيير كرده ا
در ساليان قبل، بخش بالايي پنجره‌هاي غربي مرقد مطهر، حاوي عبارت «ياالله و يا محمد» بود.

ذكر ياالله و يا محمد
 

ذكر نوشته شده براي بالاي اين بخش از پنجره مذكور، بنا بر گزارش‌هاي موجود در ۱۴۲۲ ق به «يا الله و يا مجيد» تغيير يافته بود و شباهت نگارش كلمات محمد و مجيد به گونه‌اي بود كه در وهله اول، اين تفاوت ديده نمي‌شد.

ياالله و يا مجيد
 

امسال اين ذكر به كلي تغيير يافته و به جاي عبارت «لااله‌الاالله» قرار گرفته است. در يكي از تصاوير، در صحنه حضور محمد مرسي رئيس‌جمهوري مصر در مدينه‌منوره كه به شهريورماه ۹۱ مربوط مي‌شود، هم‌چنان عبارت ياالله و يا مجيد، بر بالاي پنجره مطهر قابل رويت است.

ذكر لا اله الا الله
 

در برخي شبكه‌هاي اجتماعي متعلق به گروه‌هاي وهابي درباره شرك‌آميز بودن ذكر ياالله و يا محمد،‌مباحثي مطرح شده است.
مصطفی دیدا بازدید : 0 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)

100-عاقبت چشم چرانی برادران مؤذّن

در شهری سه برادر بودند که یکی از آن ها مؤذن مسجد بود و در بالای مناره مسجد، اذان می گفت.
این برادر پس از چند سال فوت کرد و برادر دوم مؤذن شد و بر بالای مناره مسجد اذان می گفت او هم حدود ده سال به مؤذنی مشغول بود تا اینکه برادر دوم هم فوت کرد.
پس از آن مردم نزد برادر سوم رفتند و از او خواستند او هم چون دو برادرش به اذان گوئی بپردازد. اما وی از پذیرفتن اجتناب کرد.
وقتی با اصرار زیاد مردم روبرو شد به آنان گفت: «من اذان گفتن را بد نمی دانم ولی اگر صد برابر پولی را که پیشنهاد می کنید به من بدهید باز هم نخواهم پذیرفت زیرا این کار باعث شد دو برادر من بی ایمان از دنیا بروند. وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگترم رسید خواستم بر بالینش سوره یس تلاوت کنم که با اعتراض و فریاد و نهیب او مواجه شدم.
او می گفت: قرآن چیست؟ چرا برایم قرآن می خوانی؟
برادر دوم هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد.
از خداوند کمک خواستم که علت این امر را برایم روشن گرداند زیرا آنان مؤذن بودند و این کار از آنان انتظار نمی رفت.
خداوند برای آنکه ماجرا را به من بفهماند زبان او را گویا کرد و در این هنگام برادرم گفت: «ما هر گاه که بالای مناره مسجد می رفتیم به خانه های مردم نگاه می کردیم و به محارم مردم چشم می دوختیم و خلاصه چشم چرانی باعث این بی ایمانی و عذاب گردیده است.»
مصطفی دیدا بازدید : 1 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

 

مردي خدمت حضرت رسول (ص ) آمد و عرض كرد مرا راهنمايي كن به نافعترين كارها حضرت فرمود: اصدق و لا تكذب و اذنب من المعاصي ما شيت راستگويي را پيشه كن و از دروغ بپرهيز هر گناه ديگري مي خواهي انجام ده ، از اين سخن مرد در شگفت شد و فرمايش آنجناب را پذيرفته و مرخص گرديد. با خود گفت پيغمبر(ص ) مرا از غير دروغگويي نهي نكرده پس اكنون بخانه فلان زن زيبا مي روم و با او زنا مي كنم همينكه بطرف خانه او رفت فكر كرد اگر اين عمل را انجام دهد و كسي از او بپرسد از كجا ميآيي نمي توانم دروغ بگويد و بر فرض راست گفتن به كيفر شديد و بدبختي بزرگي مبتلا مي شود. لذا منصرف شد. باز فكر كرد گناه ديگري انجام دهد همين انديشه و خيال را نمود در نتيجه از همه گناهان بواسطه ترك و دروغ دوري جست

مصطفی دیدا بازدید : 6 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

آیا احتمال  ذوب شدن  چربی‌ شکم با ورزش وجود دارد؟پاسخ این پرسش بله می‌باشد اما با یک سری شرایط.ورزش سبب سوزاندن کالری‌ها میشود.در واقع هر تکانی که انسان انجام میدهد سبب سوختن کالری‌ها میشود.نفس کشیدن، باز و بسته کردن چشم و خاراندن گوش نیز سبب سوزاندن کالری‌ها میشود.

 

اما سوزاندن کالری‌ها به این معنا نیست که شما در حال چربی‌ سوزی هستید مخصوصاً در ناحیه شکم.برای چربی‌ سوزی مقدار کالری که در روز میسوزانید باید بیشتر از کالری دریافتی باشد.در انسان میزان کالری مصرفی بر اساس کالری حساب میشود.

ما به راحتی‌ میتوانیم با نگاه به بسته بندی محصولات غذایی از سطح انرژی و کالری آنها آگاه شویم.

 

برای سوزاندن چربی‌‌های ناحیه شکم شما اول از همه مجبورید بیشتر از کالری دریافتیتان در روز کالری بسوزانید.

مصطفی دیدا بازدید : 2 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

رزنده: ايران در بين بهترين‌ها قرار گرفته است

 

سرمربي تيم ملي واليبال برزيل پس از پيروزي بر ايران از نمايش شاگردان خوليو ولاسکو تمجيد کرد و ايران را در ميان بهترين‌ها قرار داد.

مصطفی دیدا بازدید : 1 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)
حدیث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله:

باكِروا فی طَـلَبَ الرِّزقِ وَ الحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَ نَجاحٌ؛
 

در پى روزى و نيازها، سحر خيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مايه] بركت و پيروزى است.

نهج الفصاحه ص 371 ، ح 1078

حدیث (2) پيامبر صلى الله عليه و آله:

إِنَّ لِكُلِّ امْرِئٍ رِزْقاً هُوَ يَأْتِيهِ لَا مُحَالَةَ فَمَنْ رَضِيَ بِهِ بُورِكَ لَهُ فِيهِ وَ وَسِعَهُ وَ مَنْ لَمْ يَرْضَ لَمْ يُبَارَكْ لَهُ فِيهِ وَ لَمْ يَسَعْهُ إِنَّ الرِّزْقَ لَيَطْلُبُ الرَّجُلَ كَمَا يَطْلُبُهُ أَجَلُه‏


هر كس روزى اى دارد كه حتما به او خواهد رسيد. پس هر كس به آن راضى شود، برايش پُر بركت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر كس به آن راضى نباشد، نه بركت خواهد يافت و نه او را بس خواهد بود. روزى در پى انسان است، آن گونه كه اجلش در پى اوست.

اعلام الدين ص 342

حدیث (3) امام صادق علیه السلام :

 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَا قَسَمْتَ لِي مِنْ قِسْمٍ أَوْ رَزَقْتَنِي مِنْ رِزْقٍ فَاجْعَلْهُ حَلَالًا طَيِّباً وَاسِعاً مُبَارَكاً قَرِيبَ الْمَطْلَبِ سَهْلَ الْمَأْخَذِ فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ وَ سَلَامَةٍ وَ سَعَادَةٍ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير


خدايا! بر محمّد و خاندان او، درود فرست و آنچه را برايم قسمت كرده و يا روزى نموده اى، حلال، پاك، فراوان، با بركت، دست يافتنى و آسان به دست آمدنى قرار بده، با راحتى، عافيت، تندرستى و خوش بختى از سوى خود مقرر كن! به درستى كه تو بر هر چيز توانايى.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 86، ص 377

مصطفی دیدا بازدید : 1 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

                        


                                       دزدیدن نماز 9 رکعتی!

 

     از جمله احکامی که حسینعلی نوری برای کیش باطل خود آورد خواندن نماز است. اما این نماز را باید چطور بجا آورد آیا مانند نماز مسلمانان صبح 2 رکعت است و ظهر 4 و عصر هم 4 رکعت است و مغرب 3 رکعت و عشاء 4 رکعت است یا نه؟


     حسینعلی در کتاب اقدس صفحه 3 سطر 15 می نویسد: « قد کتب علیکم الصلاة تسع رکعات لله منزل الآیات حین الزوال و فی البکور والآصال» یعنی واجب شده برای شما نماز 9 رکعتی که باید بخوانید، اما وقتی از عبدالبهاء می پرسند این نماز 9 رکعتی  چگونه است و به چه سبکی باید خواند جواب عجیبی می دهد.


     وی می گوید: نماز 9 رکعتی و بعضی احکام دیگر را برادرم محمد علی افندی وصی دوم میرزا حسینعلی دزدیده است! شاید خوانندگان عزیز ندانند که این محمد علی همان کسی است که پدرش حسینعلی در لوح عهدی که وصیتنامه اش می باشد اول عبدالبهاء را به جانشینی انتخاب کرد بعد از او هم همین محمد علی را که عبدالبهاء وقتی بریاست رسید همین برادرش را از جانشینی محروم کرد.


     عبدالبهاء در هنگام مرگ چون فرزند پسر نداشت نوه دختری خود شوقی ربانی را به جانشینی خود برگزید این در حالی بود که برادرش محمد علی افندی زنده بود و طبق وصیت حسینعلی، جانشینی به محمد علی می رسید. اما عبدالبهاء او را کنار زد و نوه اش را جانشین خود کرد و لذا برادرش با او دشمن شد.


     در مورد نماز که از عبدالبهاء می پرسند چگونه نماز 9 رکعتی را بخوانیم می گوید: نماز 9 رکعتی و بعضی احکام دیگر را برادرم محمد علی افندی دزدیده است! واقعاً جای خنده دارد که نماز الهی که حضرت خدا آورده توسط فرزندش دزدیده شده و ناپدید گشت و بهائیان حیران و سرگردان نمی دانند چه کنند.

 

مصطفی دیدا بازدید : 1 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

 مکتب شیعه از قدیم مدافع مظلوم بوده و متاسفانه امروز شیعه از هر زمان دیگر خودش مظلوم تر است و این مظلومیت باعث می شود که با خانواده های عزادار پاکستان اظهار همدری کنیم. مظلومیت فقط مختص آن عزیزانی که شهید شده اند نیست، بلکه بیشترین ظلمی که الان دارد انجام می شود نسبت به خانواده های این شهدا است، نسبت به همسران و فرزندان این شیعیان مظلوم در پاکستان. یعنی این جنایتکارانی که خون شیعه را می ریزند و ادعای کافر بودن شیعیان را دارند به همین اکتفا نمی کنند که فقط شیعه ای را بکشند و به شهادت برسانند، بلکه اموال شیعیان را نیز غارت می کنند، به ناموس شیعیان تجاوز می کنند، به دختران شیعه بی ادبی و بی حرمتی می کنند، و اینها بیشتر مظلومیت شیعه است و جای تأسف دارد و اظهار همدری با آنان لازم است.

چون موضوع بحث بررسی ضوابط تکفیر از دیدگاه وهابیت و سلفی‌هاست، احمد عابدی، کارشناس فرقه‌شناسي و استاد حوزه و دانشگاه عباراتی را از کتاب‌هاي وهابيون استخراج کرده که ببینید اینها چه کسانی را کافر می دانند و نوع برخورد ما در برابر اینها باید چگونه باشد.

کتاب التکفیر (3 جلدی) تألیف حسن بن علی از اساتید دانشکده‌ی اصول دین در دانشگاه ملک خالد عربستان، صفحه 387 جلد 1، می‌گوید: "ان المسلمین کفروا" همه ی مسلمانان کافر شده اند "لانهم ینطقون  بالشهادة" بخاطر اینکه مسلمانان به زبان شهادتین را می‌گویند"ولکن لا یعرفون معناها و لا یعملون بمقتضاها"  ولی مسلمانان کافر شده اند بخاطر اینکه معنای شهادتین را نمی دانند و به مقتضای شهادتین عمل نمی کنند، "فهم و إن صاموا و صّلوا  و حجّوا"  هرچند نماز بخوانند، روزه بگیرند و حج انجام دهند "فهم کفارٌ" اینها کفارند، "مثلهم فی ذلک مثل الوت الملح التی کتب علیها سُکَ" مسلمانان مثل یک چاه نمک هستند، که رویش بنویسید "شکر". "فالکتابة لا یغیر من الواقع شیء" اگر روی نمک بنویسند شکر باز نمک، نمک است، یعنی این مسلمانان کافر هستند ولی روی‌شان نوشته مسلمان، پس همگی کافرند.

مصطفی دیدا بازدید : 1 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

 محمدبن عبدالوهاب را بیشتر بشناسیم:

محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۱۱۵ق در شهر عُیَینه از توابع نجد دیده به جهان گشود. پدر وی عبدالوهاب، که مردی صالح و متقی بود، از قضات آن شهر به شمار می‌رفت. محمد، فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت. سپس برای تکمیل معلومات رهسپار مدینهٔ منوره شد و در آنجا به تحصیل حدیث و فقه پرداخت.

در دوران تحصیل در مدینه، گهگاه مطالبی بر زبانش جاری می‌شد که از عقایدی خاص حکایت داشت، چندان که اساتید وی نسبت به آینده‌اش نگران شده و می‌گفتند: اگر این فرد به تبلیغ بپردازد گروهی را گمراه خواهد کرد.پس از چندی، محمدبن عبدالوهاب مدینه را به سوی نقاط دیگر ترک کرد و چهار سال در بصره، پنج سال در بغداد، یکسال در کردستان و دو سال در همدان اقامت گزید. اندک زمانی نیز در اصفهان و قم بود و آنگاه از سمت بصره به احساء رفت و از آنجا به «حُرَیمله»، اقامتگاه پدرش رفت.

وی تا زمانی که پدرش در قید حیات بود، کمتر سخن می‌گفت. ولی منازعات سختی میان او و پدرش در می‌گرفت. ولی پس از درگذشت پدر در سال ۱۱۵۳ ق، محمد پرده از روی عقاید خود برداشت.

 

مصطفی دیدا بازدید : 2 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ارشادزنان بدحجاب

بعضى از گناهان (مانند بدحجابى و... ) به حدى است كه اگر بخواهم تمام وقتم را براى آن سپرى كنم، باز هم نمى‏توانم به تكليف خود عمل كنم و از كار و زندگى مى‏افتم ؛ در اين صورت تكليف چيست؟

همه مراجع: امر به معروف و نهى از منكر، تا جايى كه باعث ضرر مالى قابل توجّه يا سختى و اختلال در زندگى نشود، واجب است. مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1160 ؛ تبريزى، استفتاءات، س 979 ؛ صافى، جامع الاحكام، ج 2، س 1459 ؛ امام و فاضل، توضيح‏المسائل مراجع، م 2791 ؛ سيستانى، منهاج الصالحين، ج 1، شرائط وجوب الامر بالمعروف، الخامس ؛ نورى، توضيح‏المسائل، م 2789 ؛ بهجت، توضيح‏المسائل، 1608، چهارم ؛ دفتر: وحيد و خامنه‏اى. (رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني، كد: 495/500016)

مصطفی دیدا بازدید : 1 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
 " خاطرات حسین فلا‌ح "

حجت مسلمانی من‌

مسلمان شدن من چند دلیل داشت، اول این که بسیاری از دوستان من مسلمان بودند من هم دوست داشتم مثل آنها آزاد باشم. نه این که در چنبره و حصار تشکیلات بهائیت باشم. در دوران انقلاب من حدودا یازده، دوازده ساله بودم بعد از آن هم که جنگ پیش آمد مسلمانان را می‌دیدم که چطور خالصانه به دین، ملت و وطن خود عشق می‌ورزند. من هم دوست داشتم مثل آنها باشم، دوم این که سوالات زیادی در ذهنم نسبت به بهائیت وجود داشت، افکار و عقاید مسلمانان با عقاید ما خیلی فرق داشت. رفتار مسلمان‌ها خیلی بهتر و آزادانه‌تر از ما بود. گرچه طبق تعالیم فرقه‌ای،ما خود را برتر از آنها می‌دانستیم. با این وجود سوالاتی برایم پیش می‌آمد! لذا از مسوولانمان یعنی همان کسانی که جزء محفل (خادمین) بودند، می‌پرسیدم. عکس‌العمل آنها در مقابل سوالات جزیی من تند و پرخاشگرانه بود…. همین سوالات مرا بیشتر تشویق می‌کرد که تحقیقات خود را دنبال کنم و عاقبت به همراه همسر سابقم پس از تحقیقات و مطالعات زیاد، پی به بطالت و ساختگی بودن بهائیت بردیم و مسلمان شدیم.

مصطفی دیدا بازدید : 2 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

عکسی از زنان وهابی که نشان از حماقت وهابيت دارد!

عکسی از زنان وهابی که نشان از حماقت وهابيت دارد!
بدون شرح!


معلوم نیست در این عکس یادگاری، چگونه می‌توانند خودشان را پیدا نمایند!
 
 
 
مصطفی دیدا بازدید : 0 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 

داستان کوتاه استجابت دعا

 

 

كسى نزد امیرمؤ منان على (علیه السلام) از عدم استجابت دعایش شكایت كرد و گفت با اینكه خداوند فرموده دعا كنید من اجابت مى كنم ، چرا ما دعا مى كنیم و به اجابت نمى رسد ؟! اما در پاسخ فرمود: قلب و فكر شما در هشت چیز خیانت كرده لذا دعایتان مستجاب نمى شود:


1- شما خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نكرده اید، بهمین دلیل شناخت شما سودى بحالتان نداشته.

 


2- شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید ثمره ایمان شما كجا است ؟

 


3- كتاب او را خوانده اید ولى به آن عمل نكرده اید، گفتید شنیدیم و اطاعت كردیم سپس به مخالفت برخاستید.

 


4- شما مى گوئید از مجازات و كیفر خدا مى ترسید، اما همواره كارهائى مى كنید كه شما را به آن نزدیك مى سازد ...

 


5- مى گوئید به پاداش الهى علاقه دارید اما همواره كارى انجام مى دهید كه شما را از آن دور مى سازد ...


6-
 نعمت خدا را مى خورید و حق شكر او را ادا نمى كنید.

 


7- به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستى با او مى ریزید) ادعاى دشمنى با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمى كنید.

 


8- شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افكنده اید .. . با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالى كه خودتان درهاى آنرا بسته اید؟ تقوا پیشه كنید، اعمال خویش را اصلاح نمائید امر به معروف و نهى از منكر كنید تا دعاى شما به اجابت برسد.

 

مصطفی دیدا بازدید : 3 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 

[تصویر: 14666_370.jpg]

علامه مصباح یزدی:

من از شخص سید حسن نصرالله شنیدم که گفت:

«اسرایلی ها به نیروهای حزب الله حمله میکردند ، ولی پس از عقب نشینی

حزب الله، نیروهای اسرایلی پیشروی نمیکردند . دلیل را که از سربازان

اسرایلی جویا شدند ، آنها گفتند: مردانی با لباسهای سفید با شمشیر با ما

میجنگیدند....!!


مصطفی دیدا بازدید : 0 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

نتیجه سوء ظن به رزق خدا

سوءظن

اشاره:

نوشتار پیش رو، به صورت گزینشی به شرح احادیث شیعی می پردازد، بیشتر احادیث این مجموعه توسط مرجع عظام تقلید، آقا مجتبی تهرانی(سخنرانی معظم له در مسجد بازار تهران)، شرح و بسط یافته اند.

 

رُوِیَ عَن رَسوُل الله صلّی الله عَلیه وَآله و سَلَّم قال:

خِصلَتانِ لا تَجْتَمِعانِ فی مُؤمِنٍ اَلْبُخْلُ وَ سُوءُ الظَّنِّ بِالرِّزْقِ 1

 ترجمه:

پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلَّم» فرمودند:

دو صفت است که در مؤمن جمع نمی‌شود؛ بخل و گمان بد به روزی.

 

شرح حدیث:

در گذشته روایتی را مطرح كردیم در باب اینكه انسان نباید نام مقدس خدا را با قسم خوردن برای امور دنیاییاش وسیله قرار بدهد. عرض كردم این اثر وضعی دارد. قسم راست هم اثر وضعی دارد. بركت را از انسان می‌گیرد.

 گاهی نه! از نظر درونی، انسان در ارتباط با امور دنیایی‌اش بعد هم نعوذ بالله در ارتباط با خدا این جور می‌شود. آن روایت از نظر ظاهری بود كه  از طریق نام خدا مرتّب قسم می‌خورد كه از این راه چیزی بدست آورد. از آن طرف عكسش، اگر بدست نیاورد را می‌خواهم بگویم. چون دوتاست؛ هم جنبه های مثبت و هم منفی. مثبتش آن بود كه گفتم. حالا می‌روم سراغ منفی‌اش.

در این روایت كه از پیغمبر اكرم هست، حضرت می فرماید كه دو خصلت هست كه هیچ وقت در مؤمن نمی‌آید و در او جمع نمی‌شود:

مصطفی دیدا بازدید : 1 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

کلسترول خونتان بالاست؟

کلسترول خون
مصرف انواع مغزها و آجیل خام در کاهش کلسترول خون نقش بسزایی دارد.

تحقیقات انجام شده توسط پژوهشگران آمریکایی نشان می دهد مصرف انواع مغزها و آجیل خام در کاهش کلسترول خون نقش بسزایی دارد.

در این تحقیق، 25 مطالعه مختلف مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد مصرف روزانه حدود 67 گرم انواع مغزها، سطح کلسترول تام خون را به میزان زیادی کاهش می دهد.
افزایش کلسترول خون یکی از عوامل پرخطر در بروز بیماری های قلبی- عروقی و حملات قلبی به شمار می رود.

البته باید این نکته را نیز مدنظر داشت که مغزها به دلیل دارا بودن اسیدهای چرب، کالری بالایی دارند، بنابراین مصرف بی رویه آنها نه تنها اثرات مفید این خوراکی را خنثی می کند بلکه موجب افزایش وزن و چاقی می شود. بنابراین توصیه می شود برای بهره مندی از اثرات مفید مغزها، مقدار کمی آجیل خام در رژیم غذایی روزانه خود لحاظ کنید.

منبع : سیمرغ

 

 

 

مصطفی دیدا بازدید : 1 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ایران دوباره به شرکت گوگل بخاطر اسم خلیج فارس اعتراض نموده که در نقشه گوگل خلیج عربی ثبت شده است برای همین هم شرکت گوگل اعتراض ایران را قبول کرده و گفته راجب این دو رای گیری اینترنتی انجام میگیره که رای هر کدام بیشتر شد به اسم همان ثبت می شود.وارد سایت شوید ، سمت راست دو دایره هست،روی خلیج فارس کلیک کنید و بعد روی Vote ... کلیک کنید با موفقیت و پیروزی اینهم آدرس سایت http://www.persianorarabia

مصطفی دیدا بازدید : 2 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)



تأیید رانت 3هزار میلیاردی

روزنامه وطن امروز نوشت: موضوع رانت 650 میلیون یورویی (3 هزار میلیارد تومانی) با نشست خبری دیروز احمد توکلی وارد فاز جدیدی شد؛ بنا به اعلام عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، پرونده این تخلف به مراجع قضایی ارسال شده است. به گزارش «وطن امروز» احمد توکلی بعد از نامه‌نگاری‌ها و پیگیری‌های بسیار زیاد درباره رانت 650 میلیون یورویی وزارت صنعت به یک تاجر خاص با ارائه اسناد و مدارک به توضیح این تخلف آشکار پرداخت و از تایید رانت بودن این اقدام توسط دیوان محاسبات خبر داد.

 نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این نشست گفت: دیوان محاسبات کشور به عنوان اولین دستگاه نظارتی که موضوع رانت‌های واردات کالا را به آن ارجاع داده بودم، گزارش خود را ارائه کرده که همین نشانه این است که کارهای ضد فساد در کشور قابل پیگیری است. به گزارش«وطن امروز»، احمد توکلی درجمع خبرنگاران اعلام کرد: دیوان محاسبات در پاسخ به نامه من درباره رانت 650 میلیون یورویی، رانت وزارت صنعت به یک شرکت خاص را تایید کرد. وی ادامه داد: کمیسیون‌های اصل 90 و اقتصادی نیز همین روزها درباره این موضوع گزارش خود را منتشر می‌کنند. توکلی افزود: اثر اقتصادی رانت و تبعیض مهم است، چون این پدیده موجب کاهش کارآیی اقتصادی می‌شود و در نتیجه هم تولید پایین می‌آید و هم قیمت بالا می‌رود، این همان چیزی است که ما از آن می‌نالیم و مردم فشارهای آن را تحمل می‌کنند. نماینده مردم تهران ادامه داد: تشدید بیکاری و تورم و نیز گسترده‌تر شدن رکود تورمی ناشی از وجود رانت و تبعیض است. وی با اشاره به خطر دیگر رانت و تبعیض گفت: خطر دیگر آن، خطر دمپینگ است، یعنی پیدا شدن شرایط تجارت تهاجمی به این معنا که یک نفر بتواند در بازار قیمت را بالا و پایین کند و همه ضررهای ناشی از تبعیض و رانت در اینجا نمایان می‌شود.

مصطفی دیدا بازدید : 3 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)




گنجینه ها

 

 

خلیج فارس آن همه ماهی دارد که می‌شود دویست کشتی صید صنعتی -از آن کشتی‌هایی که ماهی‌ها را دویست کیلو دویست کیلو در حلق‌های بزرگ و وحشتناک خویش هُرت می‌کشند- سالی دویست میلیون ماهی دویست‌ کیلویی بگیرند، اما کجاست آن شجاعت و توکل و عشقی که یکی مثل «مهدوی» یا «بیژن گُرد» بر یک قایق موتوری بنشیند و به قلب ناوگان الکترونیکی شیطان در خلیج فارس حمله برد؟ می‌پرسد: «این شجاعت و توکل و عشق به چه درد می‌خورد؟» هیچ! به درد دنیای دنیاداران نمی‌خورد، اما به کار آخرت عشاق می‌آید، که آنجاست دار حاکمیت جاودانه عشاق...
شهید آوینی

***

به گزارش خبرگزاری فارس، سال 1366، سال آغاز اولین دور از جنگ‏هاى دریایى میان قواى نظامى جمهوری اسلامی ایران و ناوگان متجاوز خارجى بود که این جنگ در ادبیات سیاسى با نام «جنگ اول نفت‏کش‏ها» شناخته مى‏شود.

مسئولیت اصلى عملیاتى در این میدان، بر عهده نیروى دریایى سپاه پاسداران بود و روش عملیاتى سپاه بر استفاده از قایق‏هاى کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» تکیه داشت.

نقطه اوج این جنگ، طرح ناکام حمله به بندر نفتى «رأس الخفجى» و عملیات موفق سرنگون ساختن هلى‏کوپترهاى نیروى دریایى آمریکا بود که توسط «ناو گروه‏هاى قرارگاه نوح نبى(ع)» به فرماندهى شهید «نادر مهدوى» به اجرا درآمد.

 در جریان «عملیات شهادت‏طلبانه» علیه هلى‏کوپترهاى آمریکایى، اکثر اعضاى این ناو گروه به شهادت رسیدند، اما بدون شک 16 مهر ماه 1366 را بواسطه رویارویی مستقیم با "شیطان بزرگ" در خلیج فارس، باید یکی از درخشان‌ترین مقاطع ‌تاریخ دفاع مقدس دانست .

مصطفی دیدا بازدید : 0 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

  

 

 

 

 

«طفلی به نام شادی دیری‌ست گم شده ست//با چشم‌های روشن براق//با گیسویی بلند به بالای آرزو//هرکس از او نشانی دارد//ما را کند خبر//این هم نشان ما//یک سو خلیج فارس//سوی دگر خزر.»

  • شفیعی کدکنی



«ای آب نیلگون و گهربار کشورم‏//ای آخرین پناهم و مأوا و سنگرم‏/آنان که خون خویش به کام تو کرده‌اند‏//حکم خلیج فارس به نام تو کرده‌اند‏/تـا خـاک سرخ بانه و مهران سرای ماست‏/‏ای دل، بـخوان ترانه به نام خلیـج فارس‏/گـلبانگ عاشقـانـه بـه‌نـام خـلیج فـارس»

مصطفی دیدا بازدید : 2 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
شهدای جنگ نفتکش ها

 

 

بچه هایی که به آب زدند از جنس همان هایی بودند که در خشکی می جنگیدند، از جنس همان همت ها، خرازی ها، باکری ها و ... .

اما چرا!! ؟ چرا اینقد بی تفاوتی ؟! کمی توجه به این شهدا، همان هایی که راه را برای شما و ما هموار کردند چیزی را کم نمی کند.!!!

واقعا برایم جای سوال است که چرا شهدای دریایی بوشهر، به این اندازه گمنام واقع شده اند؟؟!!!

برایم حتم است که تا الان جوانان نسل سومی اسمشان را نشنیده اند.!!!

شهدای بوشهری که در جنگ هشت ساله دفاع مقدس، نقش به سزایی داشته اند، شما قضاوت کنید، چرا نام و نشانی از آن ها نباید باشد؟؟؟

فکر نمی کنم پاسخگوی جان فشانی و از خودگذشتگی شان این باشد که در تقویم یادشان، تنها یک روز اختصاص داده باشیم، آن هم سالگرد عروجشان.

چرا صداوسیما برای برنامه های بی قید و بند وقت دارد ولی برای شهدا نه!!! 


برچس
روز مردونگی صاحبان سنگرمون مبارک

یه روزی بود که خیلی ها دل تو دلشون نبود . آخه یه عده ای میخواستن دریاشون رو، خلیج همیشه فارسشون رو خلیج عرب بنامند، غیرتشون قبول نکرد که بمونن تو خونه هاشون و دست روی دست بذارن تا هرکس هر غلطی دلش خواست انجام بده.

اونا جونشون رو حالا دادن برای ما، برای یه قطره از آب دریاشون، برای یه ذره خاکشون، ولی خداییش ماها براشون چیکار کردیم؟؟؟

اونا مردونگی کردن و جونشون رو دادن برا ناموس کشورشون و حالا بعضی از مردای کشورشون دستی دستی غیرتشون رو کنار میذارن و اوضاع حجاب خانماشون شده .....

فقط شرمندگی می مونه و شرمندگی.

روز مرد روز ازخودگذشتگی مردای مردی که از جونشون گذشتن تا نامسشون، یه ذره از خاکشون و یک قطره از آّب دریاشون به دست دشمن نیفته،

مصطفی دیدا بازدید : 3 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ابوسعيد خدرى گفت رسول اكرم (ص) فرمود:

يكون عند انقطاع من الزمان و ظهور من الفتن رجل يقال له: المهدى يكون عطاؤه هنيئاً .

در آخرالزمان و موقعى كه آشوبها پديد آيد، مردى به قدرت مى رسد كه به او مهدى گفته مى شود كه بخشش او گوارا باشد.

 

ابو سعيد خدرى روايت كرده كه پيغمبر فرمود :

يخرج رجل من اهل بيتى و يعمل سنتى و ينزل الله له البركة من السماء وتخرج الارض بركاتها و تملاء به الارض عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً و يعمل على هذه الامة سبع سنين و ينزل بيت المقدس .

مردى از اهل بيت من به سلطنت خواهد رسيد كه به سنت من (آن طور كه بايد) عمل نمايد و خداوند از آسمان براى وى روزى فرستد، و زمين آنچه دارد، بيرون دهد و او زمين را پر از عدل كند چنان كه پراز ظلم و ستم باشد او به بيت المقدس درآيد و هفت سال سلطنت نمايد.

 

ثوبان از پيامبر (ص) روايت نموده كه فرمود:

اذا رأيتم الرأيات السود قد اقبلت من خراسان فائتوها و لو حبوا على الثلج فيها خليفةالله المهدى . 

چون پرچمهاى سياه ببينيد كه ازسوى خراسان مى آيد به استقبال آن بشتابيد هرچند با رفتن از روى برف باشد زيرا كه همراه آن جماعت مهدى خليفة الله است .

مصطفی دیدا بازدید : 1 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 سؤالات بسیار و متفرقه‌ای در باره‌ی احکام ازدواج موقت مطرح می‌گردد. با تذکر یه این مهم که آن چه ذیلاً ایفاد می‌گردد کلیات است و هر کس باید برای اطلاع دقیق‌تر از آخرین استفتائات با مرجع تقلید خود مرتبط باشد، توجه کاربران گرامی به نکات ذیل جلب می‌شود.

الفعقد ازدواج تنها طریق مشروع و سالم در برقراری ارتباط همسری بین زوجین است و در این امر فرقی بین ازدواج و دائم نمی‌باشد. پس طرفین پس از جاری شدن عقد، زن و شوهر یک دیگر محسوب می‌گردند و تنها تفاوت در این امر این است که در عقد موقت، پایان این ازدواج از پیش تعیین و توافق شده است.

ب تفاوت‌هایی در تعهدات زن و مرد در ازدواج موقت با ازدواج دائم وجود دارد، از جمله آن که:

   1. - ذكر نشدن مهر در عقد دائم، عقد را باطل نمى‏سازد ؛ بر خلاف عقد موقت.

2. - زن و شوهر در عقد دائم از یكدیگر ارث مى‏برند ؛ بر خلاف عقد موقت.

3. - جایز نیست زن و شوهر در عقد دائم شرط كنند كه نزدیكى انجام نگیرد ؛ بر خلاف عقد موقّت (زن می‌تواند شرط کند که نزدیکی صورت نگیرد، اما اگر بعداً راضی شد، مانعی ندارد)

4. - شوهر در عقد دائم باید نفقه زن را بپردازد ؛ برخلاف عقد موقّت.

5. - زن در عقد دائم بدون اجازه شوهر نمى‏تواند بیرون برود ؛ ولى در عقد موقت مى‏تواند ؛ مگر آنكه باعث تضییع حق شوهر شود.

6 - ذكر مدت در عقد دائم لازم نیست ؛ ولى در عقد موّقت باید حتماً مدّت ذكر شود. (چنانچه از تعیین زمان غافل شوند، عقد نکاح موقت به عقد  دائم بدل  خواهد شد و عقد منعقده ، دیگر، منقطع نیست و تمام احکام دائم بر این عقد بار خواهد شد – یعنی حتی برای جدایی باید صیغه طلاق جاری کنند و احکام طلاق بر آنها مترتب می‌باشد).

ج صرف رضایت بین زن و مرد یا نیّت قلبی کافی نیست و حتماً باید صیغه عقد (دائم یا موقت) جاری شود. برای عقد موقت حتماً باید زمان و مهریه از پیش تعیین شده باشد.

د بنا بر احتیاط، خطبه‌ی عقد (که ایجاب از طرف زن و قبول از طرف مرد است) باید به عربی صحیح خوانده شود. و طرفین خودشان می‌توانند این خطبه را بین خود جاری کنند و نیازی نیست که حتماً دیگری را وکیل بگیرند. به عنوان مثال در عقد موقت، پس از آن که زمان و مهریه تعیین شد، زن به قصد انشاء، یعنی به قصد محقق شدن این ازدواج بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» و مرد نیز به قصد انشاء بگوید: «قَبِلتُ»، صحیح است و عقد منعقد شده است.

اما اگر (بنا به اجازه بسیاری از فقها) به زبان دیگری (مثلاً به فارسی) می‌خوانند، حتماً باید لفظ ازدواج یا نکاح آورده شود. مثلاً اگر زن بگوید: «خود را در مدت معلوم و با مهر معین شده به ازدواج تو در آوردم» و مرد نیز بگوید: «قبول کردم»، عقد ازدواج موقت محقق شده است.

- دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‏دهد، اگر بخواهد ازدواج دائم یا موقت کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اگر به واسطه ازدواج دائم یا موقت باکره نباشد، اذن پدر برای او لازم نیست و اگر پدر یا جد پدری او زنده نباشند، کسب اجازه از دیگران (مثل مادر یا برادر یا عمو و دایی و ...) لازم نیست.

توضیح: برخی از فقها «اذن پدر برای دختر باکره» را «احتیاط واجب» دانسته‌اند، و در احتياط واجب مقلد می‌تواند به مرجع تقليد ديگری رجوع نمايد.

مصطفی دیدا بازدید : 0 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

و ذاالنون (يونس‏]) را (به ياد آور) در آن هنگام که خشمگين (از ميان قوم خود) رفت؛ و چنين مي‏پنداشت که ما بر او تنگ نخواهيم گرفت؛ (امّا موقعي که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها(ي متراکم) صدا زد: (خداوندا!) جز تو معبودي نيست! منزّهي تو! من از ستمکاران بودم.  87الانبیاء

 این پیامبر عظیم الشان شروع دعای خویش را بعد از اعتراف به یگانگی خداوند، منزه دانستن او در گرفتار شدنش به این بلیه می داند. در ادامه نیز خداوند چنین ادبی را در خواندن خویش و اجابت دعای مومنین به عنوان الگویی فراگیر معرفی کرده و  به بندگانش یاد می دهد که اگر چنین خالصانه مرا بخوانید شمارا اجابت خواهم کرد.

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ

ما دعاي او را به اجابت رسانديم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشيديم؛ و اين گونه مؤمنان را نجات مي‏دهيم!   88الانبیاء

چندنکته اساسی ومهم را می توان از این آیه سرمشق قرار داد.

اول اینکه حضرت یونس(ع) سرچشمه و ریشه گرفتاری را در خود و عمل خویش جستجو کرد و با کمال ادب دعای خویش را خاضعانه به درگاه الهی عرضه کردحال ببینیم که رفتار و ادب ما در برابر خداوند در چنین مواقعی چقدر با اولیای الهی فاصله دارد. شاید خیلی از اوقات که به مصیبتی گرفتار میشویم به جای تحلیل وضع موجود و اندکی تعمق و  تفکر فورا ناله مان به آسمان میرود که خدایا چرا با من این کار رو کردی ؟ یا خدایا از بین این همه آدم چرامن؟ در صورتی که اگر ما نیز به این معنا اعتقاد قلبی داشته باشیم که خداوند خیر مطلق است و در بدی ها و مصیبت هایی که به ما می رسد یا خود مقصریم و نتیجه عملمان جز این نیست و یا از سوی دیگر مردم دچار ازار و اذیت شده ایم؛ ما نیز رفتاری نورانی خواهیم داشت که سرمنشا خیر و برکت برایمان خواهد بود

نکته بعد اینکه قرآن در این آیه سه کلید استجابت دعا را به زیبا ترین شکلی بیان کرده است.اول اقرار به یگانگی خداوند و توحید، دوم تنزیه پروردگار و سوم اقرار به گناه در پیشگاه الهی. اینچنین است که خداوند الگویی را برای تمامی مومنان در طول تاریخ معرفی می فرماید و بیان میکند که هرکس با چنین حالی خداوند را بخواند سنت الهی است که پاسخش را دهد و از بلیه رهایش سازد و دعایش را به اجابت رساند.

مصطفی دیدا بازدید : 1 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

- حکایت آن درخت

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:

«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»

ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»



تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 118
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 52
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 53
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 53
  • بازدید سال : 61
  • بازدید کلی : 813