loading...
مصطفی دیدا
مصطفی دیدا بازدید : 0 یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
نسخه چاپيارسال به دوستان
چیستی تفسیر موضوعی و تفاوت آن با تفسیر قرآن به قرآن

موضوع تفسیر موضوعی می‌تواند درون‌متنی یا ذهنی و ماوراءالطبیعی و یا از موضوعات عالم واقع و متن زندگی انسان باشد.

خبرگزاری فارس: چیستی تفسیر موضوعی و تفاوت آن با تفسیر قرآن به قرآن

    چکیده

    یکی از روش‌های تفسیر قرآن که در دهه‌های اخیر مورد توجه بیشتری نسبت به گذشته قرار گرفته است، تفسیر موضوعی است.

    در این روش تفسیری موضوع می‌تواند بر اساس یکی از موضوعات: درون قرآنی، فراطبیعی و یا مرتبط با زندگی فردی و اجتماعی بشر انتخاب گردد.

    تفاوت تفسیر موضوعی با تفسیر قرآن به قرآن در این است که مفسر در تفسیر قرآن به قرآن به دنبال تبیین و بازشناسی معنا و مفهوم واژه یا مدلول آیات است اما هدف تفسیر موضوعی دستیابی به پیام قرآن، بیان نکته‌ای از مفاد قرآن و یا استخراج نظریه و دیدگاه قرآن پیرامون موضوع موردنظر است.

    طرح مسئله

    امروزه مسلمانان بیش‌از هر زمان دیگری به تدوین دیدگاه‌های قرآنی و ارائه طرحی جامع از موضوعات و مسائلی که جامعه بشری با آن درگیر است، نیازمنداند؛ و ازآنجاکه قرآن با توجه به نیازها، شرایط و حوادث مختلف در طول 23 سال نازل شده است و بسیاری از آیات قرآن ناظر به سؤالات و مشکلات ویژه‌ای بوده‌‌‌ است، برای دستیابی به نظر قرآن درباره موضوعی خاص، نمی‌توان به پاره‌ای از آیات استناد کرد؛ بلکه باید به مجموعه‌ای از آیات توجه نمود؛ و تفسیر ترتیبی در این زمینه، نمی‌تواند نیاز جامعه را برطرف کند؛ چراکه این تفسیر به موضوعات، نگرشی پراکنده دارد. ازاین‌رو، تفسیر موضوعی به جهت بیان منسجم نظر قرآن درباره موضوعی خاص، حائز اهمیت است. بنابراین، پرسش اینجاست که با چه روش و رویکردی می‌توان به دیدگاه قرآن درخصوص موضوعی خاص دست یافت؟

    پیشینه موضوع و مسئله

    جوانه‌های تفسیر موضوعی قبل‌از هرچیز در خود قرآن دیده می‌شود، پیش‌زمینه‌هایی از قبیل تفسیر «آیات متشابه» با «آیات محکم». پس از قرآن کریم در کلمات معصومین نیز نمونه‌های فراوانی آمده که گردآوری آیات مربوط به یک موضوع، جمع‌بندی و روش استفاده از آن را به ما آموخته است. (صدر، 1421: 34؛ مجلسی، 1363: 74 / 92؛ ابن‌تیمیه، بی‌تا: 93)

    اگرچه تفسیر موضوعی به‌صورت پراکنده بر محورهای موضوعات خاص، در کلمات علمای گذشته دیده می‌شود، هیچ‌کدام تفسیر موضوعی را در تمام محورها مطرح نکرده‌اند.

    محمدباقر مجلسی را می‌توان از پیشگامان این موضوع دانست، چراکه وی در هریک از فصول بحار الأنوار، ضمن جمع‌آوری آیات مربوط به آن موضوع و بررسی کلی آنها، در بعضی موارد آرای مفسران را نقل کرده، به تبیین آیات می‌پردازد. (مکارم شیرازی، 1368: 1 / 27؛ سبحانی، 1360: 24)

    از نمونه‌های دیگر تفسیر موضوعی در کلمات بزرگان پیشین، کتاب‌هایی است که تحت‌عنوان آیات‌ الاحکام نوشته شده‌ است. اولین کتابی که در این زمینه تألیف شده است، کتاب احکام القرآن از محمد بن صائب کلبی از یاران امام باقر× و امام صادق× است. (صدر، 1338: 321؛ کریمی، 1382: 99)

    بعد از او گروه زیادی از بزرگان فقها و دانشمندان به تألیف کتاب‌هایی درباره آیات الاحکام پرداخته‌اند، که محدث تهرانی در کتاب الذریعه بالغ بر سی کتاب از این سلسله را نام ‌برده است، که مشهورترین آنها در میان علما و فقهای امروز، کتاب آیات الاحکام محقق اردبیلی، موسوم به زبدة البیان و آیات ‌الاحکام فاضل مقداد موسوم به کنز العرفان است. و نیز کتاب‌هایی همچون اعجاز قرآن از نظر علوم امروز که در آن آیاتی مربوط به اکتشافات علمی امروز است و جزء معجزات علمی قرآن شمرده می‌شود. (مکارم شیرازی، 1368: 1 / 29 ـ 25)

    کتاب‌هایی درباره قصص انبیا نیز تألیف شده است که داستان‌های انبیا را با گردآوری آیات قرآن تشریح می‌کند.

    در برخی از آثار تفسیری معاصر که در آن به روش ترتیبی به آیات قرآن نگریسته شده است، مباحث قرآنی مستقلی با روش موضوعی به‌چشم می‌خورد. المیزان و المنار دو نمونه بارز این‌ تفاسیرند.

    حرکت موضوعی در بطن تفاسیر ترتیبی را باید نقطه عطف اقبال به تفسیر موضوعی دانست. امروزه دامنه این حرکت از قالب تفاسیر ترتیبی فراتر رفته و به‌طور مستقل نمایان شده است. تفاسیر ذیل را می‌توان در شمار تفاسیر موضوعی مستقل قرار داد:

    1. من هدی القرآن از محمود شلتوت؛

    2. سنت‌های تاریخ در قرآن از محمدباقر صدر؛

    3. معارف قرآن از محمدتقی مصباح یزدی؛

    4. پیام قرآن از ناصر مکارم شیرازی؛

    5. منشور جاوید قرآن از جعفر سبحانی؛

    6 . مفاهیم القرآن از جعفر سبحانی؛

    7. تفسیر موضوعی قرآن از عبدالله جوادی آملی؛

    8 . خاتمیت، شناخت، فطرت و مجلدات هفت‌گانه مقدمه‌ای بر جهان‌بینی توحیدی از مرتضی مطهری. (جلیلی، 1387: 30)

    با تمام این تلاش‌ها باید اعتراف کرد که هنوز مسئله تفسیر قرآن به شکل موضوعی دوران طفولیت خود را می‌گذراند و سال‌ها طول خواهد کشید تا همچون تفسیر ترتیبی مقام شایسته خود را پیدا کند.

    درباره روش‌ها و اصل تفسیر موضوعی کتاب‌های زیادی نوشته شده است که از آن جمله می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد:

    التفسیر الموضوعی، سید احمد کوفی؛ روش‌شناسی تفاسیر موضوعی، سید هدایت جلیلی؛ تفسیر موضوعی (پیشینه، اقسام، روش‌ها)، حبیب‌الله زارعی؛ التفسیر الموضوعی بین النظریة والتطبیق، صالح عبدالفتاح خالدی؛ نگاهی به تفاسیر موضوعی قرآن، سید محمدعلی ایازی، کیهان اندیشه شماره 28؛ تفسیر موضوعی (چیستی و بیان روش‌ها)؛ سید هدایت جلیلی؛ مقدمه پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی و ... . (بنگرید به: گروه کارورزی تفسیر موضوعی مؤسسه امام خمینی&، 1384: 108 ـ 101)

    همچنین در کتاب‌هایی که درباره روش‌های تفسیری و مفسران است، به‌طور گذرا و کوتاه به تفسیر موضوعی پرداخته شده است و در چند سال اخیر نیز مقالات متعددی درباره چیستی، روش‌ها، چالش‌ها و نقد مخالفین این نوع تفسیر به نگارش درآمده است.

    تعریف تفسیر موضوعی

    تفسیر موضوعی روشی است برای کشف، شناخت و تبیین موضوع با ملاحظه آیات مشترک، هم‌موضوع و هم‌مضمون یا مبانی‌ای که به شناخت مطلب کمک می‌کند.

    از نظر شهید صدر حرکت تفسیرى، در بررسی‌هاى موضوعى قرآن از متن زندگى بشر و واقعیت‌هاى فکرى موجود در آن آغاز مى‌شود، نه با انتخاب موضوعى از قرآن و آیات وابسته به آن. تفسیر موضوعى کار خود را با آشنایى و فراگیرى محصول تجربه فکرى بشر و دریافت افکار و محتواى آن آغاز کرده، سپس به سراغ قرآن مى‌رود. البته نه به قصد تحمیل تجربه بشرى بر قرآن، یا فراهم کردن زمینه‌های تسلیم و کرنش قرآن در برابر دانش‌هاى بشرى! بلکه قرار دادن تجربه بشرى و مطالب قرآن در یک بستر پژوهشى مدنظر است، تا نظر قرآن به گونه روشن درباره موضوع مورد تجربه انسان آشکار گردد. (بنگرید به: صدر، 1421: 25، 28 و 84)

    در این روش، مفسّر با کنار هم قرار دادن آیات مختلف درباره یک موضوع و جمع‌بندی و تحلیل آنها دیدگاه قرآن درباره آن موضوع را ارائه می‌دهد. تفسیر موضوعی معمولاً درپی پاسخ‌گویی به پرسشی است که در زمینه‌های مختلف اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی، فقهی و حتی مفهومی مطرح است و مفسّر به‌دنبال نظریه‌پردازی و استخراج دیدگاه قرآن درباره پرسش مزبور است. (بنگرید به: حکیم، 1420: 91؛ مکارم شیرازی، 1368: 1 / 21 ـ 19؛ ذهبی، بی‌تا: 149 ـ 148)

    هدف تفسیر موضوعی

    در تفسیر ترتیبی مدلول آیات قرآن گذشته از استخراج نظریه، به ترتیب مصحف انجام می‌گیرد و هدف مفسّر پرده‌برداری از مفهوم و مراد معنای آیه است. بدین خاطر، اهداف نهایی در تفسیر ترتیبی، کشف معانی مفردات و شناخت مراد هریک از آیات است، گرچه این هدف به کمک آیات دیگر انجام می‌گیرد.

    اما در تفسیر موضوعی هدف مفسّر بسی گسترده‌تر از حد فهم آیه یا مفردات یک آیه است، هدف نهایی او دستیابی به نظریه قرآنی درباره موضوعی از موضوعات مختلف با توجه به فهم و مدلول یکایک آیات، یا کشف و ارائه منسجم دیدگاه قرآن درباره موضوعی است که خودش آن را طرح کرده یا عبارت‌ها و بیان‌های به‌ظاهر مختلف درباره آن ارائه داده است.

    ضابطه‌مندی در تفسیر شرط اساسی دستیابی به معارف قرآن کریم است. مفسر باید معیارهای لازم را به‌دقت در تفسیر خود مراعات نماید؛ چراکه بدون رعایت ضوابط و پیمودن تمام مراحل لازم و اساسی نمی‌توان به فهم درستی از قرآن دست یافت.

    در تفسیر موضوعی بحث می‌تواند نظری یا علمی باشد و نظریه نیز می‌تواند خارجی، یا ذهنی و ماواریی، و یا حتی مفهومی یا توصیفی باشد.

    در تفسیر موضوعی مفسر به‌جای تمرکز بر پرده‌برداری از یک واژه یا مفاد یک جمله در آیه، درپی کشف موضع و دیدگاه قرآن درباره یکی از موضوعات در کل قرآن است.

    رسالت تفسیر موضوعى در هر مرحله و در هر عصرى ارائه تمام میراث فرهنگى بشرى و افکار و مقوله‌های مفسر در پیشگاه قرآن به‌منظور داوری درباره مجموعه دستاوردهاى بشرى است. (صدر، 1421: 22)

    عنصر موضوع

    با توجه به مطالبی که گذشت، موضوع می‌تواند یکی از موارد ذیل باشد:

    1. عنوان و مفهومی که در قرآن آمده و محور بحث‌های درون‌متنی قرآن قرار گرفته و مفهوم آن بررسی و کاوش می‌شود. مانند تشابه، شرک و ده‌ها کلمه‌ای که بعضاً تنها جنبه مفهوم‌شناسی، یا جنبه علوم قرآنی داشته، مقدمه تفسیر قرار می‌گیرند و در فهم کامل یا بعض قرآن مؤثراند؛ مانند: کلمه الله، کتاب، تبیان، کرسی، قلم. در تمام این موارد آنچه می‌تواند از بحث‌های واژه‌شناسی ممتاز باشد، جمع‌بندی‌ها و تحلیل‌های فراآیه‌ای است. (تفسیر موضوعی درون قرآنی)

    2. عناوین منطقی و ذهنی فراتر از بحث‌های مفهومی به‌منزله موضوعاتی نظری که خارج از پرسش‌های روزمره زندگی انسان‌اند؛ مانند: بحث و بررسی درباره عالم غیب، ملائکه و جن که به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم در آیات مختلف قرآن به آنها اشاره شده است.

    در این دسته از موضوعات، درپی استخراج نظریه قرآن، با گردآوری و چینش منطقی آیات مشترک و مربوط به موضوع، متناسب با محورهای کلی و جزئی، به کنکاش در آنها پرداخته می‌شود. (تفسیر موضوعی برون‌قرآنی یا استنطاقی)

    3. عناوین محورهای خارجی‌ای که به‌ گونه‌ای در زندگی فردی و اجتماعی انسان مؤثراند و انسان از رهنمود و موضع دین درباره آنها بی‌اطلاع است؛ مانند: آزادی، حکومت، قدرت، معیشت و الگوی مصرف.

    4. در بینش نخست، موضوعات قرآنى از قبل معین و محدوداند و مفسر هم موضوع را از قرآن مى‌گیرد و هم در پرتو قرآن به بررسى و ارزشیابى آن می‌پردازد. ولى در نگاه دوم، قرآن ناظر بر مسائل فکرى زندگى است و براى هر مسئله‌ رهنمودى داشته، پابه‌پاى تجربه‌هاى بشرى به بازدهى و رهنمایی‌هایش تا بی‌نهایت ادامه مى‌دهد. (صدر، 1421: 23)

    گزینش موضوع

    در این مرحله، توجه به چند نکته اساسی ضروری است:

    1. جزئی بودن موضوع به منظور ارائه نظری خاص درباره آن؛ اوصاف موضوع منتخب از حیث اطلاق و تقیید باید روشن باشد تا تداخلی در مباحث صورت نگیرد. مثلاً اگر «تقوا» محور موضوع است، ارتباط بین آن و چیز دیگری مانند: رابطه تقوا و رزق تعیین گردد تا بتواند درباره آن نظریه‌ای ارائه دهد. (زارعی، 1384: 17)

    2. تعیین دقیق قلمرو موضوع؛ باید حد و مرز موضوع و ابعاد آن از حیث معنا و وصف کاملاً مشخص گردد؛ چراکه مسئله‌محوری و ریز کردن موضوع در این مرحله، بسیار حائز اهمیت است.

    3. اینکه موضوع از دایره نظریه‌پردازی قرآن خارج نباشد و قرآن مجید به جوانب گوناگون آن به حد کافی پرداخته باشد. (بنگرید به: فتحی، 1385: 97)

    4. ضرورت انتخاب هدفمند موضوع ؛ میزان نیاز زمان و جامعه به این موضوع و نقش آن در هدایت جامعه و جوانب ضروری تحت پوشش آن و میزان مشکلاتی که با این نظریه‌پردازی حل می‌شوند، در انتخاب موضوع بسیار حائز اهمیت‌اند.

    5. موضوع منتخب باید زنده و نو باشد، بدین‌معنا که در عرصه حیات فکری و عملی بشر پاسخ‌گوی مسائل و سرنوشت بشر و اجتماع باشد. (جلیلی، 1387: 187)

    شایان توجه اینکه بعضی از موضوعات به رغم داشتن صبغه‌ای کهن و پیشینه تاریخی بلند، طرح و حل آن همچنان یکی از دغدغه‌های اصلی بشر بوده، انسان هیچگاه خود را از حل آن بی‌نیاز نمی‌بیند. مسائلی همچون «فطرت»، «فلسفه آفرینش» و «جبر و اختیار»، با وجود پیشینه کهن، از مسائل جاودانه و زنده بشر به‌شمار می‌آیند.

    6 . ادراک پذیر بودن موضوع؛ بدین معنا که مفسر آن را با تمام وجود ادراک کرده باشد. در غیر این‌صورت، جهت‌گیری و هدف پژوهش برای وی مبهم خواهد بود.

    7. بسیط و ساده بودن موضوع؛ موضوع نباید حالت ترکیبی داشته باشد، زیرا در موضوعات ترکیبی، دستیابی به یک نتیجه و نظریه واحد، چندان آسان نیست. (حافظ‌نیا، 1383: 367 ـ 364)

    8 . انتخاب موضوع بدون پیش‌فرض ذهنی خاص؛ غرض مفسّر از طرح بحث نباید بیرون کشیدن دیدگاهی خاص از قرآن و به منظور تأیید نظریه‌ای خاص باشد؛ زیرا این کار به استخدام قرآن برای رسیدن به مقاصد فردی، تحریف معنوی آن و تحمیل رأی بر قرآن می‌انجامد. (بنگرید به: الخالدی، بی‌تا: 62)

    عنصر هدف در تفسیر موضوعی

    عنصر هدف در تفسیر موضوعی، در روشن کردن موضوع و جهت‌گیری مفسّر، تأثیر به‌سزایی دارد. مشخص بودن هدف موجب شناخت بهتر قلمرو تفسیر موضوعی، و برطرف شدن اختلافات درباره محدوده تفسیر موضوعی و ارائه و تلقی درستی از آن خواهد شد.

    اهدافی که ممکن است مدنظر مفسر موضوعی قرار گیرد به یکی از شکل‌های ذیل است:

    1. شناخت دیدگاه‌های قرآن درباره همه اموری که قرآن آنها را مطرح کرده است، اعم از آرایی که در جهت حل مشکلات جوامع و عقاید آنان است یا مقوله‌هایی که در زبان قرآن جنبه کلیدی دارد، یعنی مفاهیم و معانی که در تشکیل نگرش قرآن نسبت به جهان نقش قطعی دارند. مثلاً می‌خواهیم بدانیم منظور قرآن از کلمه «الله» چیست و آیا «الله» مفهوم جدیدی است یا پیش از اسلام سابقه داشته است؟

    یا می‌خواهیم حوزه واژه‌شناسی و معنا‌شناسی خدا و انسان را در قرآن به‌دست آوریم. همانند کاری که ایزوتسو انجام داده است (ایزوتسو، 1361)

    2. شناخت آرای قرآن درباره موضوعات اعتقادی چون توحید، نبوت، جن، قیامت و مانند آنها. دراین‌صورت، با کنار یکدیگر قرار دادن آیات مشترک‌المضمون می‌توان به فهم و استنباط نظریه قرآن دست یافت.

    3. شناخت موضوعات زندگی انسان، موضوعاتی که در سیر تطور بشر در حال دگرگونی بوده و هر روز به‌صورت مسئله و مشکلی به انسان روی می‌آورد. در این نوع تفسیر دستیابی به موضع قرآن در میان راه‌حل‌ها و تجربه‌های گوناگونی که بشر ارائه داده مدنظر است. (بنگرید به: صدر، 1421: 22، 25 و 28)

    اگر منظور از تفسیر را پرده‌برداری و هدف تفسیر موضوعی را استخراج دیدگاه‌های قرآن بدانیم، هر سه محور مزبور می‌تواند در دایره تفسیر موضوعی قرار گرفته، از اهداف تفسیر موضوعی تلقی شود.

    ویژگی‌های تفسیر موضوعی

    امروزه ارائه تفسیر موضوعی افزون بر اینکه ضرورتی اجتناب ناپذیر است، ویژگی‌هایی دارد که در تفسیر ترتیبی کمتر یافت می‌شود؛ ویژگی‌هایی همچون:

    الف) والایی در هدف: هدف در تفسیر ترتیبی فهم معانی قرآن است، با قطع نظر از آنکه آن مفهوم، مورد نیاز مخاطب یا پاسخ‌گوی نیاز روز باشد یا نباشد، برخلاف تفسیر موضوعی که درصدد دستیابی به دیدگاه‌های قرآن در مسائل مورد نیاز و ارائه آن به مخاطبان به منزله آرایی پویا و زنده است.

    ب) ژرف‌نگری: در تفسیر ترتیبی با توجه به گستره وسیع آیات و ابعاد مختلف آنها، مباحث متنوع و دامنه‌داری مطرح می‌شود که سراسر قرآن را پوشش می‌دهد. برخلاف تفسیر موضوعی که به بررسی یک یا چند موضوع مرتبط با هم به منظور دستیابی به نظر قرآن درباره آن می‌پردازد. درواقع موضوع تفسیر ترتیبی، گسترده و تا اندازه‌ای سطحی و موضوع تفسیر موضوعی محدود و عمیق است.

    ج) نقش اثباتی: در تفسیر ترتیبی، مفسر بدون هیچ پیش‌فرضی آنچه را قرآن می‌گوید می‌شنود، قرآن اعطا می‌کند و مفسّر می‌پذیرد. اما در تفسیر موضوعی، مفسّر تنها شنونده نیست؛ بلکه در نقش یک هم بحث، با قرآن سخن می‌گوید؛ مفسّر از قرآن می‌پرسد و قرآن پاسخ می‌دهد. موضوع فرضیه‌ها را به قرآن عرضه می‌دارد و نظر قرآن را جویا می‌شود. (معرفت، 1379: 2 / 528)

    ارسال نظر برای این مطلب

    کد امنیتی رفرش
    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 118
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 48
  • بازدید ماه : 104
  • بازدید سال : 112
  • بازدید کلی : 864