سؤالات بسیار و متفرقهای در بارهی احکام ازدواج موقت مطرح میگردد. با تذکر یه این مهم که آن چه ذیلاً ایفاد میگردد کلیات است و هر کس باید برای اطلاع دقیقتر از آخرین استفتائات با مرجع تقلید خود مرتبط باشد، توجه کاربران گرامی به نکات ذیل جلب میشود.
الف –عقد ازدواج تنها طریق مشروع و سالم در برقراری ارتباط همسری بین زوجین است و در این امر فرقی بین ازدواج و دائم نمیباشد. پس طرفین پس از جاری شدن عقد، زن و شوهر یک دیگر محسوب میگردند و تنها تفاوت در این امر این است که در عقد موقت، پایان این ازدواج از پیش تعیین و توافق شده است.
ب – تفاوتهایی در تعهدات زن و مرد در ازدواج موقت با ازدواج دائم وجود دارد، از جمله آن که:
1. - ذكر نشدن مهر در عقد دائم، عقد را باطل نمىسازد ؛ بر خلاف عقد موقت.
2. - زن و شوهر در عقد دائم از یكدیگر ارث مىبرند ؛ بر خلاف عقد موقت.
3. - جایز نیست زن و شوهر در عقد دائم شرط كنند كه نزدیكى انجام نگیرد ؛ بر خلاف عقد موقّت (زن میتواند شرط کند که نزدیکی صورت نگیرد، اما اگر بعداً راضی شد، مانعی ندارد)
4. - شوهر در عقد دائم باید نفقه زن را بپردازد ؛ برخلاف عقد موقّت.
5. - زن در عقد دائم بدون اجازه شوهر نمىتواند بیرون برود ؛ ولى در عقد موقت مىتواند ؛ مگر آنكه باعث تضییع حق شوهر شود.
6 - ذكر مدت در عقد دائم لازم نیست ؛ ولى در عقد موّقت باید حتماً مدّت ذكر شود. (چنانچه از تعیین زمان غافل شوند، عقد نکاح موقت به عقد دائم بدل خواهد شد و عقد منعقده ، دیگر، منقطع نیست و تمام احکام دائم بر این عقد بار خواهد شد – یعنی حتی برای جدایی باید صیغه طلاق جاری کنند و احکام طلاق بر آنها مترتب میباشد).
ج – صرف رضایت بین زن و مرد یا نیّت قلبی کافی نیست و حتماً باید صیغه عقد (دائم یا موقت) جاری شود. برای عقد موقت حتماً باید زمان و مهریه از پیش تعیین شده باشد.
د – بنا بر احتیاط، خطبهی عقد (که ایجاب از طرف زن و قبول از طرف مرد است) باید به عربی صحیح خوانده شود. و طرفین خودشان میتوانند این خطبه را بین خود جاری کنند و نیازی نیست که حتماً دیگری را وکیل بگیرند. به عنوان مثال در عقد موقت، پس از آن که زمان و مهریه تعیین شد، زن به قصد انشاء، یعنی به قصد محقق شدن این ازدواج بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» و مرد نیز به قصد انشاء بگوید: «قَبِلتُ»، صحیح است و عقد منعقد شده است.
اما اگر (بنا به اجازه بسیاری از فقها) به زبان دیگری (مثلاً به فارسی) میخوانند، حتماً باید لفظ ازدواج یا نکاح آورده شود. مثلاً اگر زن بگوید: «خود را در مدت معلوم و با مهر معین شده به ازدواج تو در آوردم» و مرد نیز بگوید: «قبول کردم»، عقد ازدواج موقت محقق شده است.
ﻫ - دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد، اگر بخواهد ازدواج دائم یا موقت کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اگر به واسطه ازدواج دائم یا موقت باکره نباشد، اذن پدر برای او لازم نیست و اگر پدر یا جد پدری او زنده نباشند، کسب اجازه از دیگران (مثل مادر یا برادر یا عمو و دایی و ...) لازم نیست.
توضیح: برخی از فقها «اذن پدر برای دختر باکره» را «احتیاط واجب» دانستهاند، و در احتياط واجب مقلد میتواند به مرجع تقليد ديگری رجوع نمايد.